loading...
فانس بوک
Morteza Askari بازدید : 91 پنجشنبه 14 اسفند 1393 نظرات (0)

امسال عید علاوه بر میوه و شیرینی،
باید چند گیگ اینترنتم برای پذیرایی از مهمونامون بخریم !
وسط مهمونی هم هی بگیم خواهش میکنم تعارف نکنین،
از اون فیلم گنده ها دانلود کنین !
مهمون هم بگه : دست شما درد نکنه،
آخه چند جای دیگه رفتیم فیلم دونی مون پر شده !
ایشالا سر فرصت خدمت میرسیم فیلم سینمایی Full HD دانلود میکنیم!

****


سالی که با جمعه شروع شه،
آخر و عاقبتش کاملا مشخصه !

****


مباحث اساسی عید دیدنی:
۱-گیر دادن به زن نگرفتن پسرها
۲-خواستگار معرفی کردن به دخترها
۳-گیر دادن به بچه دار نشدن زوج ها
۴-تورم
۵-کلاه قرمزی

****


مامانم یه دوست خارجی داره،داشت واسش هفت سینو توضیح میدادگفت:

It should start with \”S\”, like APPLE

****


یارو ﻣﯿﺮﻩ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ
ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﻛﺮﻓﺲ ﻣﯿﺪﻥ
ﺷﺎﻡ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ
ﺑﻬﺶ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺳﺒﺰﻯ ﻣﯿﺪﻥ !!
ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﺎﻫﺎﺭ ﭼﯿﺰﻯ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻜﻨﯿﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﭽﺮﻡ !!

****

بارو به بچش میگه اگه فردا امتحان  مردود بشی نه من نه تو . . .
فردا بچشو تو کوچه میبینه میگه امتحان چه خبر؟
بچش میگه : ببخشید شما؟! :D

*****

ﻃﺮﻑ ﻓﺎﻣﯿﻠﯿﺶ “ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ” ﺑﻮﺩﻩ !
ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ : ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ
ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ : ﺣﺎﺿﺮ ﻗﺮﺑﺎﻥ !
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻪ :
ﺍﺣﻤﻖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ !
ﺻﺎﻑ ﺑﺎﯾﺴﺖ !
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮏ ﻫﯿﺄﺕ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺑﯿﺎﻥ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ !
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﻧﺮﻩ ﺑﻬﺶ ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﻣﺮﺧﺼﯽ ﻣﯿﺪﻩ
ﻫﯿﺄﺕ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻧﺪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺖ : ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ
ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻧﺪ : ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺮﺧﺼﯽ :lol:

****

طرف مرغداری بازمیکنه روز اول سر یه مرغ رو میکنه
به بقیه مرغا میگه که اگه کسی تا فردا سه تا تخم نذاره این بلا سرش میاد !
فردا میاد میبینه همه سه تا تخم گذاشتن
اما یکی دوتا گذاشته میگه میخوای سرتو ببرم؟
میگه آقا باور کن من خروسم میفهمی؟؟ خروس !!

****


کارمند تازه وارد به مدیر:
جناب! من هرچی در یخچال اداره میزارم سریع خورده میشه
( پنیر” نون” گردو” حلوا” و… )
برای صبحونه فردای خودم چیزی باقی نمیمونه !
مدیر: آقای محترم لطفا فامیلتونو روش بنویسید
کارمند: فامیلم “صلواتیه” روی همه شون نوشتم !!!

****

یه بار چینیه میشینه جلوى آینه
هرچى شکلت درمیاره تصویرش تو آینه تکون نمیخوره
بعد متوجه میشه آینه نیست، داداششه که روبروش نشسته!!

****

به یارو گفتن : اگه پلنگ دنبالت کنه چکارمیکنی !؟
گفت : میرم بالای درخت.
گفتن : اگه اومد بالای درخت چی؟
گفت: میرم سر شاخه درخت.
گفتن : اگه اومد سر شاخه چی؟
گفت: والا پلنگ ولم میکنه ، ولی توی پدرسگ ولم نمی کنی !

****

درباره جک ,
Morteza Askari بازدید : 81 پنجشنبه 14 اسفند 1393 نظرات (0)

خارجی هاقبل امتحان :موفق باشی عزیزم.

ما  قبل امتحان: برسونی خرخون!

****


پلیسه با موتور اومد از کنارم رد بشه،از گرما کلاه کاسکتشو گذاشته بود رو کیلومتر موتور… به من نیگا کرد با اشاره گفت: کمربند ؟؟ منم یه نگاه بهش کردم و با اشاره گفتم: کلاه…. یارو نابود شد !

****


پشتِ سرِ هر انسانِ موفق یه عالمه حرف هست مثلِ : مرتیکه دزد !

****


هدیه یه حیف نون به همسرش :

خواستم برات گل بخرم دیدم خودت گلی کود خریدم !

****


شما یادتون نمی یاد یه زمانی بود که فیس بوک و فتوشاپ و این چیزا نبود دخترا با شله زرد و آش نذری دلبری میکردن

****


یکی از فانتزیام اینه دکتر بشم … بعد سر عمل جراحی وقتی به دستیارم … هی میگم پنس ، چاقو ، تیغ و اینا … ی دفعه وسطش بگم مااااچ … ببینم چیکار میکنه …

****


یـادش بخیـــر یه بــار دیـدم در میــــــزنن،رفتــم دم در و درو باز کـردم یـه بنـــــده خــــدایـی بــود، گفــت: مـا داریـــم بــــرای کسـایـی‌ کـه تـو ایـن محلـه هستنـد یـه استخــــر مجـانـی‌ میسـازیـم، اگـر مــی تونیــد شمــا هـم در حــد تـوانتـون یـه کمـک یـا اهـدایـی بـه ایـن پـروژه بکنیـد… بعـد بابامم یـه لیـوان آب بهـش داده بـــود…!

****

کل خونوادمون نشسته بودن. داییم بهم گفت: تو خیلی دلقکی، باید بجای میمون، تو رو میفرستادند فضا، . . . . منم یکم اندیشه کردم و گفتم: حلال زاده به داییش میره! یه سکوته خاصی همجارو گرفت اون لحظه

****

 

چند دقیقه پیش مامانم سراسیمه اومد تو اتاقم

میگه ، یه بسته گوشت از فریزر گم شده تو برنداشتی؟

خب مادر من ، من گربه ام؟ درنده ام؟ چی ام؟

که فکر کردی یه بسته گوشت خام و یخ زده رو میتونم برداشته باشم؟

****

 

مکالمه امروز منو بابام: بابایی؟

-شلوارم تو اتاقه برو هر چقد میخوای ور دار

خب پدرم شاید میخوام بات درد و دل کنم!!

****

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﺳﺖ !
ﯾﻪ ﺍﺳﻤﺲ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ موضوع
” ﺳﻼﻡ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﻩ ﯾﻪ ﺗﮏ ﺑﺰﻥ ﺷﻤﺎﺭﺕ ﺭﻭ ﺳﯿﻮ ﮐﻨﻢ “
ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻧﺼﻒ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﯼ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺗﻠﻔﻨﻢ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ
ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ۹۷ ﺗﺎ ﻣﯿﺴﮑﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﯾﻨﯽ ﺁﯼ ﮐﯽ ﯾﻮﯼ ﻣﻮﺯ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ!!

****


با توجه به نزدیک شدن چهارشنبه سوری
قبل از پریدن از روی آتش به موارد زیر توجه کنید :
۱٫ سایز خشتک
۲٫ زاویه پرش
۳٫ استفاده از شورت مامان دوز در زیر شلوار
۴٫ دوری از هر گونه هیجان و جو زدگی علی الخصوص جلوی دخترا
۵٫ فاصله مناسب تا شعله های آتش در هنگام پرش
آبروی شما آبروی ماست.!.!

****



درباره جک ,
Morteza Askari بازدید : 66 پنجشنبه 14 اسفند 1393 نظرات (0)

ما پارسال عید نرفتیم امریکا ، امسالم نمیریم ایتالیا …
کلا ما اینجوری هستیم که هر سال تصمیم میگیریم یکی از کشورای خارجو نریم !

****


ﻣﺎ ﻋﯿﺪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻓﻘﻂ ﺗﺨﻤﻪ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺨﻤﻪ ﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﯿﺪ ﻗﺮﻋﻪ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﭘﺴﺘﻪ ﻣﯿﺪﻫﯿﻢ !
ﺷﺎﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻧﺪﻩ خوش شانس ما ﺑﺎﺷﯿﺪ …

****


تعارفات رایج و کلیشه ای بازدیدهای نوروزی :
چندجا دیگه هم باید بریم ، پس با اجازتون !
دیگه کافیه ، یه مقدار جا نگه داریم که رفتیم اونجا شرمندشون نشیم !
نه تورو خدا چایی نیارید ، همین الان خونه فلانی خوردیم !
ما باید بریم ، بچه ها خونه تنهان ؛ مهمون میاد !

****


دقت کردین :
یا مهمون نمیاد یا توی 20دیقه 10تا مهمون یورش میارن سمت خونه !

****


من از فردا نمیام چیست ؟
جمله ای که هر سال این موقع ها دانش آموزان به همدیگه میگن بعد وقتی فرداش میری میبینی همشونم اومدن !

****


اطلاعیه شماره ۱ نوروزی :
هرکس عیدی من را قبل از تحویل سال بدهد از ۲۰درصد جایزه خوش حسابی برخوردار میشود !
هر ۵ هزار تومان ۱ امتیاز !
جایزه ویژه : یک کیلو پسته طرح قدیم

****


خدایا !
تمامی آنچه برای سال جدید از تو میخواهم یک حساب بانکی

چاق و چله است و یک هیکل باریک …
لطفا اینارو مثل سال قبل با هم اشتباه نگیر !

****


آغاز ایام جانسوز خونه تکونی تحمیلی تسلیت باد !

****

 

درباره جک ,
Morteza Askari بازدید : 76 سه شنبه 21 بهمن 1393 نظرات (0)

امروز یه زنه تو تاکسی کنارم نشسته بود
مثل ابر بهار گریه می کرد
ازش پرسیدم چی شده؟
گفت هیچی :مردا همشون آدم فروشن

گفتم چرا؟
ﮔﻔﺖ دوس پسرم ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﻦ نامزد ﺩﺍﺭﻡ
ﺣﺎﻻ ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺑﯿﺎﻥ به شوهرم ﺑﮕﻦ.!.!.
ﺍﺻﻦ ﺑﺪﺟﻮﺭ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﻣﻮﮔﺮﻓﺖ خدا صبرش بده

****

 

لامصب من هر وقت میرم تو جاده از فاصله دور پلـیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه !

خیلی آدمای با محبتی هستــن !

چطوری از این فاصله منو میشــــناسن !؟

یکیشون جوگیر میشه تا وسط جـــاده میاد!

با حرارت خاصی واسم دست تکــون میده !!

چراغ میزنم و با حرکت دست به ابراز علاقه شون جـــواب میدم !

دفترچه و خودکار تو دستشه ؛

میخواد ازم امـــضا بگیره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد !

اشک تو چشام حلقه میزنه از این همه احساسات پاک و بی آلایش... 

و یک برگه جریمه 200 هزارتومنی برای عدم توجه به مامور میگیرم.

****

چند نكته حكيمانه…
1.اگه اولش به فكر آخرش نباشي، آخرش به فكر اولش مي افتي.
2.لذتي كه در فراق هست، در وصال نيست! چون در فراق شوق وصال هست و در وصال بيم فراق!
3.آغاز كسي باش كه پايان تو باشد.

****

دستت رو بزار روي قلبت، اين ساعته عمرته كه داره تيك تيك مي كنه، جالبه، هموني كه بهت زندگي
ميده برات شمارش معكوس رو شروع كرده.

****

آخه... يابو، گوسفند، الاغ، بزغاله، اسب، خر، گوريل، سگ، شپش، زالو، گودزيلا، اين همه حيوون، چرا شير
سلطان جنگل شده!!!!!!!

****

چند وقته نيومد ي به خاطره نيومدنت مامانم و بابام هر شب باهم دعوا دارن ! مهم نيست با چه ماشيني مياي! مهم نيست با چه لباسي مياي فقط بيا و اين آشغال ها رو از دم خونه بردار.

****

چرا عاقل كند كاري كه بعداً خود به خود گويد

خودم كردم كه لعنت بر خودم بادا بادا مبارك بادا !!!

****

درراستاي اهداف احمدي نژاد نوشيدن چاي شهرزاد براي آقايان و نوشيدن چاي احمد براي بانوان تا اطلاع
ثانوي ممنوع شد!

****

بسيجيه ميخواسته به دختره متلك بگه ميگه: خوشگله نمازت رو خوندي؟!

****

درباره جک ,
Morteza Askari بازدید : 65 سه شنبه 21 بهمن 1393 نظرات (0)

خانمی وارد داروخانه می‏شه و به دکتر داروساز می‏گه که به سیانور احتیاج داره!
داروسازه می‏گه واسه چی سیانور می‌‌خوای؟
خانمه توضیح می‏ده که لازمه شوهرش را مسموم کنه!
چشم‌های داروسازه چهارتا می شه و می‏گه: خدا رحم کنه! خانوم من نمی‌تونم به شما سیانور بدم که برید و شوهرتان را بکُشید! این بر خلاف قوانینه! من مجوز کارم را از دست خواهم داد... هر دوی ما را زندانی خواهند کرد و دیگه بدتر از این نمی‏شه! نه خانوم، نـــه! شما حق ندارید سیانور داشته باشید و حداقل من به شما سیانور نخواهم داد.
بعد از این حرف خانمه دستش رو می‏بره داخل کیفش و از اون یه عکس می‏اره بیرون...
عکسی که در اون شوهرش و زن داروسازه توی یه رستوران داشتند شام می‌خوردند.
داروسازه به عکسه نگاه می کنه و می‏گه: چرا به من نگفته بودید که نسخه دارید؟!
نتیجه‌ی اخلاقی:وقتی به داروخانه می‌روید، اول نسخه‌ی خود را نشان بدهید.

*****


معلم روز اول مدرسه خواست هوش بچه‌ها رو تست بکنه... روی تخته نوشت:یه کامیون با سرعت 120 کیلومتر توی خیابون حرکت میکنه، سیب زمینی کیلو 1000 تومن، من چند سال دارم؟یکی از بچه‌ها بلند شد گفت: آقا اجازه شما 30 سالتونه!!!!معلم تعجب کرد گفت: درست گفتی از کجا فهمیدی؟بچه گفت: آقا ما یه داداش داریم نيمچه اوسكله 15 سالشه شما رو دیدم کامل اوسكوليد، گفتم حتما 30 سال رو دارید.

***


یکی از ویژگی های عجیب دخترا :

وقتی عصبانی میشه به مدت 4 ساعت با سرعت نور حرف میزنه !

آخر سر پاشو میندازه رو اون یکی پاشو میگه :

دهنمو باز نکن ،

بزار ساکت بمونم بهتره !

****


آقا دیشب بی خوابی زد به سرم . . . منم زدم تو سرش ! خلاصه دعوامون شد تا صبح هم دیگه رو زدیم  روانی هم خودتی!!

****


قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه، میان شاگردان قرعه کشی شود. معلم گفت تا هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند. وقتی نام حسن درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد. چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود. وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد؛ روی همه ی آنها نوشته شده بود: ((حسن)) مهربانیهای صادقانه ، کودکی هایمان را از یاد نبریم.

****


ديدين تو فيلم ها ميرن رستوران گرون و شیک بعد با هم دعواشون ميشه غذاهارو همینجوری ول ميکنن ميان بيرون؟؟ والا من با دوستام فلافلی هم که ميرم همه سس هارو خالي خالي ميخورم بعدشم جعبه دستمال کاغذی رو ور میداریم!!

****


10 سال دیگه سوال امتحان تاریخ سوم دبیرستان....

خواستگاران که بودند و چه کردند و چرا منقرض شدند؟

****


درباره جک ,

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
سایتم چجوریه ؟
صفحات جداگانه
آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 79
  • بازدید سال : 958
  • بازدید کلی : 6,079
  • کدهای اختصاصی

    پیج رنک

    الکسا




    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت

    ابزار امتیاز دهی